Monday, May 3, 2010

موضوع انشا: علم بهتر است يا مدرك

با توجه به مطالب بسيار جالب و مفيد در وبلاگهاي خاطراتي از مهاجرت به آمريكا و پانيذ پرنده مهاجر و از ايران تا كانادا در زمينه مدرك تحصيلي ايراني و ارزش آن در كانا دا بر آن شدم تا در اين مورد اظهار نظر كنم اميد است دوستان اگر نظري داشتند اعلام كنند.

بحث را با مثالي شروع ميكنم آيا گواهينامه رانندگي نشانگر سطح وكيفيت رانندگي فرد است و آيا ميتواند تجربه و توانائي او را نشان دهد؟قطعا جواب منفي است پس چرا ما نياز به گواهينامه داريم.در واقع گواهينامه نشان ميدهد شما از حداقل دانش و كفايت لازم طبق استاندارد خاصي (بين المللي كشوري ناحيه اي) برخوردار هستيد حال در اين مورد خاص اگر چه موضوع يكي است     اما به دليل شرايط و استانداردهاي خاص هر فردي نمي تواند بلافاصله در همه جا اجازه رانندگي بيابد مثلا رانندگي را در انگلستان و با فرمان سمت راست تصور كنيد.

با اين مثال ساده واقعيت مشكل ذهني دارندگان مدارك تحصيلي ساير كشورها در كشور ديگر آشكار ميشود به دليل تفاوت سيستمها و استانداردهاي آموزشي هر كشوري در جهان با شرايط خاصي مدارك ساير كشورها را تطبيق ميدهد كه حتي در ايران نيز همين مطالب وجود دارد.شايد اين مسئله هرچند به خودي خود داراي ابعاد مختلفي است و پيچيده است با در هم آميختن مسئله مهاجرت و زندگي و كار در كشور ديگر بسيار پيچيده خواهد شد. كه 2 حالت دارد:

از كشور پيشرفته به كشور در حال توسعه:مسلما اگر فردي با مدرك تحصيلي و تجارب كاري حاصل از حضور در محيطهاي پيشرفته و با استانداردها و ديسيپلين كاري بالا به كشوري در حال توسعه يا عقب مانده برود به سهولت سطح توقع كاري را در آنجا برآورد كرده و مدرك و تجربه وي مورد قبول واقع ميشود.البته هر چند اين موارد محدود است اما نمونه هايي وجود دارد كه اين گونه افراد تا سطوح بالاي مديريتي و كاري در آن كشورها رشد كرده اند.مثال آن حضور چهره هاي فرهيخته از آمريكا به كشورهاي عربي و چين و هند و حتي ايران

2- از كشورهاي درحال توسعه به كشورهاي پيشرفته:كه در واقع مسئله اصلي اكنون براي مهاجرين به وجود مي آيد و ذهنها را مشغول كرده است .استانداردهاي تحصيلي و اهداف آموزشي عام (منظور متوسط سطح آموزشي در كل كشور است نه يك دانشگاه خاص) در كشور مهاجر پذير بسيار فراتر از آن در كشور در حال توسعه يا عقب مانده است پس انطباق با اين سيستم يا اصلا امكانپذير نيست يا بايستي با طي دوره هاي خاصي از انطباق با استانداردها اطمينان حاصل نمود

مسائل مذكور برداشت عام است در حالات استثنائي ممكن است تحصيل كرده يك دانشگاه خاص يك كشور برابر يا فراتر از نيازهاي آموزشي يا كاري كشور مهاجر پذير باشد كه استثناها را استثنائي بررسي ميكنند و نميتوان آنرا تعميم داد.

حال سوال اصلي آن است كه براي مهاجر كدام بيشتر اهميت دارد دانش يا مدرك ؟

مسلما وتحقيقا دانش زيرا اگر چه ممكن است مدارك شما ارزيابي شود اما اول ماجرا است و شما بايستي با دوره هاي تطبيقي و آزمون و بالابردن مهارتهاي خود از جمله زبان خود را با استانداردهاي آنها تطبيق دهي تا از كيفيت دانش و كار مهاجر اطمينان حاصل شود اين مسئله بسار بديهي است يك سيستم يا تجهيزات يا وسيله مثلا خودرو ميتواند استاندارد ژاپني را بگذراند اما براي گذراندن استاندارد اروپائي بايستي تغييراتي در سيستم خود بدهد.

سوال بعدي آن است كه آيا اين يك اصل عام است ؟ جواب مثبت است اما استثناهايي دارد مثلا هنگاميكه ميكروسافت يك هكر 13 ساله هندي را با پرداخت دهها هزار دلاري ماهيانه استخدام ميكند اصولا به مدرك تحصيلي وي كاري ندارد و صرفا دانش وي را نياز دارد.از طرف ديگر فارغ التحصيلان برخي دانشگاههاي نامدار جهان مانند هاروارد قطعا بهترين فرصتهاي كاري را خواهند يافت.

در پست بعدي نظر خود رابه شما خواهم گفت چه بايد بكنيم









0 comments:

Post a Comment